PDF نسخه کامل رمان برکه
نویسنده زهره الف
ژانر عاشقانه،ازدواج اجباری
تعداد صفحه :1189 صفحه
موضوع رمان
برکــه دختر زیبا و شیطونی که برای کمک به شرکت پدرش که در استانه ورشکستگیه صیغه بزرگتری رقیب پدرش “میلاد ” مردی متعصب و غیرتی میشه وشرط میبنده میتونه اونو عاشق خودش کنه اما با کاری که میلاد میکنه….
قسمتی از رمان
دست مشت شده اش فرمان را هدف گرفت و بر روی آن فرود آمد. گوشی را روی صندلی کنارش پرت کرد و با فشردن پایش، روی گاز زیر لب گفت:
_پسره ی احمق فقط بلده اول صبحی حال آدم رو بگیره. وارد کوچه ی منتهی به شرکت شد و اهمیتی به تابلوی یک طرفه نداد. صدای زنگ گوشی اش تمرکزش را بهم زد و نگاهش چرخید سمت گوشی و اسم بهنام دلیل ابروهای گره خورده اش شد.
خبرمرگش معلوم نیست باز چه خبر بدی دارد! گوشی را برداشت و آیکون برقراری تماس را لمس کرد: _ چیشده بهنام! گوشی را به گوشش چسباند و شنید: _عجله نکن برکه… خودم ردیفش می کنم… استرس برات خوب نیست!
نفسش کلافه بیرون برتاب شد. _دارم می یام کارخونه! باید جدی حرف بزنیم… این مسئله ای نیست که عجله نکنم! بهنام حرف می زد و برکه نمی توانست درک کند… کلمات در سرش می چرخید و معادلاتش را بهم می زد. وصیت پدرش… وضعیت کارخانه… شایان!
همه و همه دیوانه کننده بودند و گیجش می کردند. گوشی قطع شد یا وصل بود؟ نمی دانست! وقتی به خودش آمد که صدای نه چندان آرامی در سرش پیچید و با تکان شدیدی که ماشین خورد، ناخودآگاه پایش به سمت ترمز رفت و ماشین در کسری از ثانیه ایستاد! جیغش در گلو خفه شد و بهت زده برای ثانیه ای در جای خود نشست. حس کرد قلبش نمی زند!
قفسه ی سینه اش به تندی بالا و پایین می رفت وقتی کمی جرات کرد و از ماشین پیاده شد. به سختی پاهای کم توانش را به حرکت درآورد و چند قدمی به جلو رفت و با دهانی نیمه باز نگاهش خشک شد به روی ماشینی که چیزی از صندوق عقبش باقی نمانده بود.
#نسخه_الکترونیکی_کمک_در_کاهش_تولید_کاغذ_است. #اگر_مالک_یا_ناشر_فایل_هستید، با ثبت نام در سایت محصول را به سبدکاربری خود منتقل و درآمدفروش آن را دریافت نمایید.
تعداد مشاهده: 1797 مشاهده
فرمت محصول دانلودی:
فرمت فایل اصلی: PDF
تعداد صفحات: 1186
حجم محصول:4,044 کیلوبایت